تل باشرتَلِّ باشِر، شهر و دژی مشهور در شمال سوریه به فاصلۀ حدود ۴۰ کیلومتر از حلب که به روزگار جنگهای صلیبی به سبب موقعیتش، از اهمیتی خاص برخوردار بود و چندین بار میان فرمانروایان مسلمان و صلیبی دست به دست شد. قدمت تل باشر به دوران باستان میرسد، گرچه تا پیش از جنگهای صلیبی شهرت و اهمیتی نداشت. نام این شهر در منابع فرنگی که از جنگهای صلیبی یاد کردهاند، به صورت توربسل (Turbessel) آمده است. نویسندگان مسلمان سده ۵ ق تل باشر را شهری آباد، پرآب و موطن مسیحیان ارمنی دانستهاند. [۲]
ابنشحنه، ابوالفضل، الدر المنتخب، ج۱، ص۱۶۹، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۳]
حلو، عبدالله، تحقیقات تاریخیة لغویة، ج۱، ص۱۵۴، بیروت، ۱۹۹۹م.
۱ - استیلای سلجوقیاندر میانههای سدۀ ۵ ق، مقارن استیلای سلجوقیان بر شام، تل باشر از توابع انطاکیه به شمار میرفت، چنانکه رضوان بن تتش سلجوقی، حاکم حلب در ۴۸۹ق آن را از دست یاغیسیان، پسر ملکشاه و حاکم انطاکیه بیرون کشید و به قلمرو خود افزود. [۵]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۱۰، ص۱۸۷.
[۶]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۱۰، ص۲۴۵-۲۴۶.
۲ - استیلای صلیبیانتل باشر از جملۀ نخستین متصرفات صلیبیان در مرزهای شام و آسیای صغیر بود که در ۴۹۵ق/۱۱۰۲م با شماری دیگر از دژها و شهرکها به ژوسلَن واگذار شد. موقعیت سپاهگردانی این دژ، آنرا به زودی به یکی از مهمترین پایگاههای صلیبیان در منطقه، برای حمله به نواحی مختلف شام به سوی قدس تبدیل کرد. [۷]
طباخ، محمدراغب، اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش محمدکمال، حلب، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۸]
ابنشحنه، ابوالفضل، الدر المنتخب، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۹]
EI۲، X, p۱۶۷
پس از اسارت ژوسلن در ۴۹۸ق/۱۱۰۵م به دست امیر سکمان ارتقی، دژهای این منطقه، از جمله تل باشر به دست تَنکرید، از سران صلیبی افتاد که به ترمیم و تجهیز آن اقدام کرد.در ۵۰۴ ق/۱۱۱۰م سلطان محمد سلجوقی لشکری برای تسخیر تل باشر فرستاد، اما ۴۵ روز محاصرۀ آنجا بینتیجه ماند و سپاه سلطان به سبب بروز اختلاف میان فرماندهان بازگشت. [۱۰]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۱، ص۴۸۶.
[۱۱]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۱۵۸-۱۵۹، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۱۲]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۴۹، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۳]
طباخ، محمدراغب، اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۵۵-۳۵۶، به کوشش محمدکمال، حلب، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۱۵]
EI۲، X, p۱۶۷
در ۵۱۲ ق/۱۱۱۸م نیز نجمالدین ایلغازی ارتقی کوشید آنجا را از دست ژوسلن، حاکم الرها و توابع آن، بیرون کشد، اما توفیق نیافت. [۱۶]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۱۹۵، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۱۷]
EI۲، X, p۱۶۷
کوششهای نورالدوله ملک در ۵۱۷ یا ۵۱۸ ق برای تصرف این دژ، اگرچه مقرون به پیروزی بود، اما سرانجام به نتیجه نرسید و تل باشر همچنان در دست فرنگان ماند. [۱۸]
ابنعدیم، عمر، بغیة الطلب، ج۵، ص۲۲۳۴، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۹۸۸م.
[۱۹]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۲۵۴، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۲۰]
EI۲، X, p۱۶۷
۳ - استیلای امپراتور بیزانسبه روزگـار ژوسلن دوم - که شجاعت و کفایت پدر را نداشت - حاکمان حلب بارها به تصرف تل باشر اقدام کردند، ولی کاری از پیش نبردند؛ تا امپراتور بیزانس، کومنینوس، ملقب به یوحنای دوم در ۵۳۶ ق/۱۱۴۲م به تل باشر حمله کرد و ژوسلن را به اطاعت واداشت. این جنگها و ناآرامیها زندگی را بر مردم سخت کرد، چندانکه بسیاری از ارامنۀ آنجا مجبور به مهاجرت به ارمنستان و قاهره شدند. [۲۱]
مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۱۵۹-۱۷۴، به کوشش محمدحلمی محمد احمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
[۲۲]
مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، ج۲، ص۵۱۲-۵۱۴، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
[۲۳]
EI۲، X, p۱۶۷
در ۵۴۵ ق/۱۱۵۰م هجوم نورالدین محمد زنگی هم به تلباشر با شکست مواجه شد و همین حادثه سردار نامدار را واداشت تا همت به تسخیر این دژ بگمارد که استیلا بر آن میتوانست متصرفات صلیبیان را در شمال سوریه در معرض خطر سقوط قرار دهد. ۴ - استیلای مسلماناندر ۵۴۶ ق برخی از امیران ترکمان که به دستور نورالدین، ژوسلن و تل باشر را زیر نظر داشتند، امیر صلیبی را غافلگیرانه ربودند و نورالدین او را محبوس کرد [۲۴]
بنداری، فتح، تاریخ سلسلۀ سلجوقی (زبدة النصرة)، ج۱، ص۲۶۹، ترجمۀ محمدحسین جلیلی، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۵]
بنداری، فتح، تاریخ سلسلۀ سلجوقی (زبدة النصرة)، ج۱، ص۲۷۰، ترجمۀ محمدحسین جلیلی، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۹]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۹، ص۱۱۰.
[۳۰]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۳۰۱، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۳۲]
EI۲، X, p۱۶۷
و به تدارک لشکرکشیهای متوالی به تل باشر برخاست. صلیبیان از سراسر شام برای جنگ با فرمانروای فرنگی گرد آمدند (۵۴۷ ق)، اما اینبار بهسختی شکست خوردند [۳۳]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۹، ص۳۲.
[۳۴]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۲، ص۳۰۳، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۳۵]
بنداری، فتح، تاریخ سلسلۀ سلجوقی (زبدة النصرة)، ج۱، ص۲۷۰، ترجمۀ محمدحسین جلیلی، تهران، ۱۳۵۶ش.
و پراکنده شدند. محاصرۀ تل باشر و هجومهای پی در پی به آنجا، صلیبیان مقیم دژ را خسته و ناامید کرد و از نورالدین امان خواستند. امیر زنگی نیز پذیرفت و به این طریق بر تل باشر دست یافت. [۳۶]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۱۱، ص۱۹۹.
[۳۷]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۲۸۴، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۳۸]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۳۹]
مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۳۱۰، به کوشش محمدحلمی محمد احمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
[۴۰]
EI۲، X, p۱۶۷
این شهر و دژ، از آن پس در دست مسلمانان باقی ماند، اگرچه میان امیران زنگی، سلجوقی و خوارزمی دست به دست میشد.۴.۱ - صلاحالدین ایوبیصلاحالدین ایوبی، در ۵۷۰ ق/۱۱۷۴م، تل باشر را در اختیار امیر بدرالدین دُلدرم نهاد و او از همان ابتدا گروهی سوارهنظام برای محافظت از قلعه تشکیل داد و این روش تا زمان رکنالدین بیبرس همچنان معمول بود. [۴۱]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۴.
[۴۲]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۲۲۴.
[۴۳]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۵، ص۹.
[۴۴]
ابناثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۱، ص۴۹۹.
[۴۵]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۲۹۷، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۴۶]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۳۰۶، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۴۷]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۳۵۱-۳۵۲، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
امیر بدرالدین در ۵۷۹ ق/۱۱۸۳م حملۀ عمادالدین دوم زنگی، حاکم سنجار به تل باشر را دفع کرد. وی بر ابنیه و باروهای شهر افزود و ساختمانهای ویرانشدۀ پیشین را باز ساخت و منزلهایی آراسته پدید آورد و برای استفاده در اختیار مسلمانان قرار داد. تل باشر در زمان وی قاضی و منبر و خطیب داشت. کشاورزی رونق تمام یافت، چندانکه درآمد مالیاتی سالانه، تنها از مرکز تل باشر، تا پایان دورۀ ایوبی به ۳۰۰ هزار درهم رسید. [۴۹]
ابنشحنه، ابوالفضل، الدر المنتخب، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۴.۲ - شهابالدین طغرلحکومت تل باشر در اواخر سدۀ ۶ ق هنوز در دست بدرالدین و سپس فرزندش فتحالدین بود که البته بهطور رسمی خود را تابع ایوبیان میخواند، ولی عملاً استقلال داشت. به همین سبب در ۶۱۵ ق/۱۲۱۸م، عزالدین کیکاووس سلجوقی با همدستی ملک افضل ایوبی و پس از محاصرهای سخت، تل باشر را از تصرف فتحالدین بیرون آورد؛ اما اشرف ایوبی، حاکم جزیره و خلاط، به جنگ افضل رفت و پس از تصرف تل باشر، آنجا را در ۶۱۶ ق در اختیار شهابالدین طغرل، اتابک سلطان ملک عزیز گذارد و طغرل تا ۶۲۹ق/۱۲۳۲م همچنان حاکم تل باشر بود. [۵۰]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۴۵.
[۵۱]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۲۶۴.
[۵۲]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۲۶۶.
[۵۳]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، ص۲۶۸.
[۵۴]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۵، ص۱۰.
[۵۵]
ابنشداد، محمد، تاریخ الملک الظاهر، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶، به کوشش احمد حطیط، ویسبادن، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۵۶]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۳، ص۱۱۳، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۵۷]
ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۵، ص۴۰۱-۴۰۲، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۵۸]
EI۲، X, p۱۶۷
۴.۳ - الکامل ایوبیدر ۶۳۱ ق/۱۲۳۴م، الکامل ایوبی، حاکم مصر به جنگ علاءالدین کیقباد سلجوقی شتافت و تل باشر را با اجازۀ ملک عزیز لشکرگاه خود کرد. [۵۹]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۵، ص۷۵.
[۶۰]
ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج۳، ص۲۱۷، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م.
[۶۱]
مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۲۴۸، به کوشش محمدمصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۵۶م.
۴.۴ - خوارزمیاندر ۶۳۸ ق/۱۲۴۰م، خوارزمیان در حمله به شمال حلب، تل باشر را نیز غارت کردند، [۶۲]
ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۵، ص۲۸۵.
[۶۳]
EI۲، X, p۱۶۷
و در ۶۴۶ ق/۱۲۴۸م، ملک ناصر حکومت تل باشر را به جای حکومت حمص به ملک اشرف شیرکوه داد.۵ - مغولانچون در ۶۵۸ ق/ ۱۲۶۰م هولاکوخان به حلب رسید، شیرکوه به اطاعت پیش آمد و بر حکومتش ابقا شد و هولاکو حمص را نیز بدو بازگردانید. در ۶۶۲ ق/۱۲۶۴م طبق وصیت شیرکوه، حکومت تل باشر و چند دژ ـ شهر دیگر منطقه به ملک ظاهر رکنالدین بیبرس، سلطان مملوک مصر، منتقل شد. به دستور او قلعۀ تل باشر را ویران کردند تا در اختیار صلیبیان و مغولان قرار نگیرد، اما شهر و حومۀ تل باشر به گزارش ابنشداد (د ۶۸۴ ق/۱۲۸۵م) تا زمان وی همچنان در اختیار بیبرس بود. [۶۸]
ابنشحنه، ابوالفضل، الدر المنتخب، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۶ - تل باشر در عصر حاضرامروزه در محل تل باشر قدیم، روستایی به نام تل باجر قرار دارد که از توابع استان حلب در جمهوری عربی سوریه است. [۶۹]
زکار، سهیل، مقدمه و حاشیه بر بغیة الطلب، ج۱، ص۳۲۲، حاشیۀ ۱.
[۷۰]
EI۲، X, p۱۶۷
۷ - فهرست منابع(۱) ابناثیر، علی بن محمد، الکامل. (۲) ابنتغری، بردی، النجوم. (۳) ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۴) ابنشحنه، ابوالفضل، الدر المنتخب، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۵) ابنشداد، محمد، تاریخ الملک الظاهر، به کوشش احمد حطیط، ویسبادن، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م. (۶) ابنعدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۹۸۸م. (۷) ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۹۵۱م. (۸) ابنکثیر، أبوالفداء، البدایة، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۹) ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، ج۳، به کوشش جمالالدین شیال، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م، ج۵، به کوشش حسنین محمدربیع، قاهره، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.. (۱۰) بنداری، فتح، تاریخ سلسلۀ سلجوقی (زبدة النصرة)، ترجمۀ محمدحسین جلیلی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۱۱) حلو، عبدالله، تحقیقات تاریخیة لغویة، بیروت، ۱۹۹۹م. (۱۲) زکار، سهیل، مقدمه و حاشیه بر بغیة الطلب. (۱۳) طباخ، محمدراغب، اعلام النبلاء، به کوشش محمدکمال، حلب، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. (۱۴) مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، به کوشش محمدحلمی محمد احمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م. (۱۵) مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمدمصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۵۶م. (۱۶) مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م. (۱۷) EI۲. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تل باشر»، شماره ۶۰۶۷. |